۱۳۹۳ خرداد ۹, جمعه

آنهنگام که‌ یک حق ساده‌ و ابتدایی به‌ یک آرزوی بزرگ بدل می‌گردد

 
"آزادی‌های یواشکی"
احتمالا اکثر کاربران فیسبوک‌، بویژه‌ آنهایی که‌ اخبار و رویدادهای ایران را دنبال می‌کنند‌، پیج ‌"آزادی‌های یواشکی زنان ایران" که‌ مدتی است از سوی گروهی از زنان که‌ فعالیتی مدنی را علیه‌ حجاب اجباری براه‌ انداخته‌‌اند‌، اداره‌ می‌شوند را دیده‌ باشند‌. در این پیج تصاویر و کامنت‌های زنانی منتشر می‌شود که‌ در ایران بسر می‌برند‌. زنانی که‌ مایلند از حق انتخاب آزادانه‌ی پوشش خود برخوردار باشند‌، با برداشتن روسری‌های خود برای چند دقیقه‌ و گرفتن عکس بدون پوشش و انتشار آن در این صفحه‌‌، به‌ شیوه‌ای بیزاری خود را نسبت به‌ رژیم و قوانین تحمیلی‌اش ابراز داشته‌‌اند‌.
اما این زنان چه‌ کسانی هستند؟ اینبار زنان فعال و نویسنده‌ و به‌ قولی نخبگان نیستند که‌ از حجاب اجباری و قوانین تحمیلی ایران سخن می‌گویند و راه‌ حل و پروژه‌ ارایه می‌دهند، بلکە‌ اینان زنانی عادی هستند که‌ خواستار آزادی و زندگی آزادانه ‌می‌باشند‌، زنانی که‌ برداشتن روسری‌هایشان در ایران به‌ یک آرزوی بزرگ و دست نیافتنی بدل شده‌ است! پیج "آزادی‌های یواشکی" از پرداختن به‌ ابتدایی‌ترین حقوق یک انسان آغاز کرده‌ و زنانی را بدور خود گرد آورده‌ است که‌ از چنگ حجاب اجباری به‌ تنگ آمده‌‌اند‌، شاید از دید افراد بسیاری این حرکت امری شایان توجه‌ نباشد، اما نشانگر عمق تراژدی زندگی زنان در ایران است که‌ پس از گذشت یک سده‌ مبارزه‌ برای کسب حقوق برابر با مردان‌، باید ابتدایی‌ترین حق خود را تجربه‌ نمایند‌. 
 
این پیج چگونه‌ ساخته‌ شد‌؟
پس از آنکه‌ مسیح علی‌نژاد‌، روزنامەنویس فعال ایرانی در خارج از کشور عکس بی حجابی از خود را در صفحه‌ی فیسبوک خود قرار داد‌، یکی از دوستانش در داخل ایران در کامنتی نوشته‌ بود که‌ من به‌ شما حسادت می‌کنم‌، شما در آنجا آزادید که‌ روسری بسر کنید و هیچکس مزاحمتان نشود‌! وای که‌ چه‌ احساس لذت بخشی است‌! مسیح با یک سوال ساده‌ به‌ کامنت مزبور پاسخ داده بود‌: چرا شما نمی‌توانید بدور از چشم قانون و گشت ارشاد‌، روسری‌های خود را بردارید و این احساس خوب را تجربه‌ کنید‌؟ در پی این سوال نه‌ یک و دو و . . . بلکه‌ تنها در روز نخست ده‌ها تصویر و بعدها صدها و هزاران عکس بدون حجاب همچون سیل بسوی مسیح روانه‌ شد‌. مسیح حیفش آمد که‌ بسادگی از کنار این موج استقبال زنان داخل کشور بگذرد‌. ابتکار وی به‌ موضوع مزبور ابعاد وسیعی بخشید‌. صفحه‌‌ی او در فیسبوک به‌ یک کمپین بزرگ علیه‌ حجاب اجباری بدل گشت‌. از همان روزهای نخست هزاران نفر این صفحه‌ را لایک کرده‌ و از این حرکت زنان حمایت کردند‌، حرکتی اسما کوچک‌، ولی در ماهیت و محتوا بزرگ‌.
زن و حجاب‌، نقطه‌ ضعف جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی از همان ابتدای بر سر کار آمدن خویش با شعار "یا روسری یا تو سری" حقوق و آزادی‌های زنان را آماج یورش قرار داد و امروز این حجاب بە بخشی از هویت این رژیم بدل گشته‌ است‌، بدین معنا که‌ اگر روزی زنان ایران حجاب خودرا بدور افکنند‌، جمهوری اسلامی بخشی از هویت خودرا ازدست خواهد داد‌. به‌ همین دلیل کوچکترین حرکتی ازسوی زنان در مخالفت با حجاب از دیدگاه‌ رژیم اسلامی گناهی نابخشودنی تلقی خواهد شد‌. لذا این حرکت زنان ایرانی‌، یکبار دیگر مرتجعین را ناخرسند کردەاست. بە همین دلیل آنها را هرزه‌ توصیف کرده‌ و این حرکت را توطئه‌ی خارج نشینان توصیف نمودند‌.
اینبار نیز زنان تنها از سوی حکمرانان ایران هدف حمله‌ قرار نگرفته‌‌اند!
غیر از برداشت رژیم‌ حاکم ، افراد بسیار دیگری این حرکت را بی‌اهمیت و فاقد ارزش می‌دانند‌، اما آنهایی که‌ چنین می‌اندیشند باید این نکته‌ را نیز مد نظر داشته‌ باشند که‌ زمانیکه‌ زنی به‌ جرم بی‌حجابی بازداشت شده‌ و مورد ضرب و شتم جلادان قرار می‌گیرد‌، به‌ وی تجاوز شده‌ و هرزه‌ و پست توصیف می‌شود‌، چگونه‌ می‌توان مسألەی‌ تحمیل حجاب و یا مخالفت با آن را دستکم گرفت و امری بی‌اهمیت تلقی‌کرد‌؟ درست است که‌ انتقادات بجایی بر این حرکت وارد است‌، بعنوان مثال تعداد کمی از عکس‌های ارسالی در مکان‌های پر جمعیت کشیده‌ شده‌‌اند- اما باید دید که‌ برای همین اقدام کوچک چه‌ مجال‌هایی وجود دارد‌. جمهوری اسلامی 34‌سال است که‌ بطور مداوم در رابطه‌ با حجاب زنان تلاش می‌ورزد‌، برای آن قانون وضع می‌کند‌، شعارها می‌دهد و برای آن هزینه‌ می‌پردازد‌. برای زنان آسان نیست که‌ در مقابل دیدگان مأموران رژیم‌، حجاب خود را به‌ شیوه‌ای که‌ در عکس‌ها دیده‌ می‌شود‌، از سر بردارند‌. بنابر‌این به‌ تمسخر گرفتن این تابوشکنی از سوی هرکسی که‌ باشد به‌ مفهوم همسویی با موضع تندروهای درون حاکمیت است! و بطور غیرمستقیم و به‌ نحوی از انحاء زنان را نسبت به‌ جنبش ضد حجاب اجباری مأیوس می‌سازند‌. درست است که‌ مسأله‌ی‌ حجاب اجباری بخش بسیار کوچکی از مشکلات زنان ایران بشمار می‌رود‌، اما این امر بخشی از مبارزه‌‌ی زنان ایران است و آنانی که‌ از آزادی و دمکراسی دم می‌زنند‌، نباید در مخالفت با زنان به‌ نحوی دیگر در جبهه‌‌ی مرتجعین حاکم قرار گیرند‌.
درست است که‌ شخصیت انسان‌ها با حجاب سنجیده‌ نمی‌شود‌، اما در اینجا موضوع‌، حق ابتدایی هر انسانی است که‌ در ایران از نیمی از جامعه‌ی این کشور سلب شده‌ است‌. به‌ همین دلیل صداهایی که‌ در اعتراض به‌ ناحقی به‌ گوش می‌رسد را هر چند کوچک هم کە باشند‌، باید شنید.
انتشار تصاویر بدون حجاب زنان در ایران‌، یکبار دیگر نشان می‌دهد که‌ زنان ایران از هر فرصتی برای آزادی و آزاد زیستن که‌ حق بی‌چون و چرای آنهاست‌، بهره‌ می‌گیرند‌. این، اتحاد و یکپارچگی و مبارزه‌ بی‌وقفه علیه‌ جور‌و ستم است که‌ آنها را به‌ هدف خود می‌رساند‌. بدون تردید‌ روز پاره‌ شدن زنجیر بردگی فرا خواهدرسید‌. ‌    
کویستان فتوحی

 
  برگردان‌: سارم
 
درشماره‌ی ٦٣٢  روزنامه «کوردستان» منتشر شده‌ است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر