۱۳۹۳ مهر ۲۰, یکشنبه

زنان مسلح کرد و جنگ برای صلح و حقوق مشروع


زنان نمی‌توانند تحت بهانەی روحیەی انسانی و عاطفی از عمل کردن بە وظیفەی مهم دفاع و حراست از میهن سر باززند. وگرنە در روزهای آزاد آیندە نمی‌توانند در عرصەهای دیگر خواستار نقش و موقعیت برابر با مردان گردند. بە همین دلیل اگر امروز اسلحە بدست می‌گیرد، بدین منظور است تا از حقوق خود و انسانهای دیگر دفاع نماید و صلح و آرامش و حقوق یکسان برای ملت خود و همەی اقشار و طبقات جامعە را در سرزمین خویش تأمین نماید. جنگ برای صلح و حقوق مشروع با فلسفەی فمنیستی چە تضادی می‌تواند داشتە باشد

 از زمانیکە افراد مسلح گروه تروریستی داعش، یورش و حملات خود را علیە خاک و مردم کردستان عراق و سوریە افزایش دادەاند، منطقەی یادشدە، بویژە در نقاط تحت تصرف این گروه، درگیر تشنجات و ناآرامیهای فراوانی گشتەاست. آنها بە هر نقطەای کە حملە کنند، از انجام هیچگونە جنایتی خودداری نمی‌ورزند. از طرف دیگر مردم کردستان در مقابلە با این گروه افراطی، بە رویارویی شدید و خونینی مشغولند. شیرازەی زندگی در مناطق تحت حملەی داعش بە هم خوردەاست و دهها هزار تن از بیم درندەخویی‌های داعش، خانە و کاشانەی خود را ترک گفتە و آوارە شدەاند. شمار کثیری از زنان و دختران کرد ایزدی سنجار بە اسارت درآمدە و مورد تجاوز قرار گرفتەاند. نیروهای پیشمرگ و گریلا بمنظور دفاع از سرزمین خود، درگیر جنگ سختی هستند. گروە گروه از دختران و پسران جوان کرد خواستار بدست گرفتن اسلحە می‌باشند تا با نیروی جنایتکاری کە تحت عنوان دولت اسلامی شام و عراق (داعش) بە کردستان حملە کردەاست، بە مقابلە برخیزند.

در کردستان سوریە زنان با شجاعت بی‌نظیری درحال جنگ هستند. اینکە زنان درمیان صفوف نیروهای مسلح کرد حضور دارند، امر تازەای نیست و در جنبش ملت کرد، تاریخ دور و درازی دارد کە در این مقاله‌ بدان نمی‌پردازم. اما آنچە کە در این نوشتار قصد پرداختن بە آنرا دارم عبارتست از دیدگاە جمعی از زنان فمنیست فارس کە با این توجیە کە اسلحە جنبەای خشونت‌آمیز داشتە و با روح فمنیستی همخوانی ندارد، از مسلح بودن و یا نظامی بودن زنان کرد انتقاد کردەاند!
این جمع از زنان در وب‌سایت مدرسەی فمنیستی با دیدی انتقادی بە مسلح بودن زنان کرد می‌نگرند کە گویا اسلحە خشونت را در جامعە ترویج می‌کند و این امر با دیدگاههای فمنیستی‌ای کە زنان در راه آن مبارزە می‌کنند، همخوانی ندارد! درست است کە دیدگاه فمنیستی عدالت‌جویانە و انسانی است، اما آیا دفاع از میهن، ملت و هم نژاد خویش در مقابل یورشگران و متجاوزین درچە چارچوبی قرار می‌گیرد؟ در شرایطی کە جنگی تحمیلی دامنگیر ملت و سرزمین شما گشتە و طرف مقابل شما غیر از زبان اسلحە، هیچ زبان دیگری را نمی‌شناسد، فمنیستها چە باید بکنند؟ آیا فمنیستها نباید خود را درگیر جنگی نمایند کە هدف آن دفاع از حقوق و آزادیهای ملت و میهن و پیشگیری از کشتار جمعی انسانهاست؟
در اینکە جنگ و خشونت دو روی یک سکەاند، تردیدی نیست، همچنین بدیهی است در هرجایی کە جنگ در میان باشد، اسلحە نیز وجود دارد. در مناطق جنگی نیز رفتارها و برخوردهای خشونت آمیز، امری است اجتناب ناپذیر، اما مع‌الوصف نباید مدافع و متجاوز را با یک دید مورد ارزیابی قرارداد.
اینکە طی روزهای اخیر در مورد کردها، تنها مسلح بودن زنان، توجە این گروه از زنان را بسوی خود جلب نمودە، تعجب برانگیزاست! اینان کە خود را مدافع حقوق بشر دانستە و هوادار برابری و عدالت در جامعە هستند، چرا یکبار بە خود زحمت ندادند تا نگاهی بە تاریخ سراسر ظلم و احجاف کردستان انداختە و مشاهدە کنند کە رژیمهای دیکتاتور چە بر سر کردها آوردەاند؟ جرا برای یکبار هم کە شدە تلاش نکردەاند مطلبی در مورد نقض سیستماتیک حقوق بشر در کردستان از سوی جمهوری اسلامی بنویسند، یا بە کردستان سفر کردە و بە دیدار زنانی بروند کە فرزندانشان در زندان بسر می‌برند و یا اعدام شدەاند و یا مفقودالاثر هستند. یا سؤال کنند کە نسرین و شهلا کعبی دو خواهر پرستار سقزی چرا اعدام شدند؟ آیا آنها حقوق ملتهای دیگر را پایمال کردەبودند؟ آیا خاک و سرزمین کشوری را اشغال کردەاند؟ جنایاتی کە امروز داعشی‌ها مرتکب می‌شوند و این زنان از طریق رسانەها از آنها مطلع می‌گردند، 35 سال است کە از سوی حکام ایران و بیخ گوش آنها نسبت بە کردهای کردستان ایران رواداشتە می‌شوند. حق این بود کە اگر جنایات داعش و مسلح شدن زنان آنها را نگران می‌سازد، جنایات 35 سال اخیر جمهوری اسلامی علیە مردم محروم کردستان کە هنوز هم ادامە دارد نیز می‌بایست، موجبات نگرانی آنان را فراهم می‌ساخت و بعنوان یک فعال مدنی این کشور، بعنوان یک فمنیست واقعی در مقابل این همە بی‌عدالتی‌ای کە نسبت بە مردم کردستان روا داشتە می‌شود، سکوت اختیار نمی‌کردند. 35 سال است کە جمهوری اسلامی بە شیوەای بسیار ددمنشانە با مردم کردستان رفتار می‌کند، اما متأسفانە این گروه از زنان بە خود زحمت ندادەاند کە حتی در چارچوب یک مقالەهم کە شدە از این حاکمیت کە تبعیض ملی، سیاسی و نژادی آشکار علیە مردم کردستان، سیاست همیشگی آن بودەاست، انتقاد نمایند.
آنها حق دارند با مشاهدەی زنان مسلح دچار نگرانی شوند، زیرا کە خود، زندگی آرامی را سپری می‌کنند. احتمالا ظلم و احجافی کە نسبت بە زنان کرد رواداشتە شدەاست را بە خواب هم ندیدە باشند، آنها با اسلحە بیگانە هستند، زیرا "یواشکی" بە حقوق ملیتهای تحت ستم کشور خود می‌نگرند. آنها بعنوان یک فمنیست اگر رنج و آلام ناشی از وقایع جانگدازی کە مردم کردستان سوریە متحمل شدەاند را درک می‌کردند، اگر مصائبی را کە سنجار و کوبانی از دست داعشی‌های امروز کشیدەاند را احساس می‌کردند، هیچگاه مسلح شدن زنان کرد را مورد انتقاد قرار نمی‌دادند. اگر اندکی منصفانە بە زنان مسلح کرد بنگرند، مشاهدە می‌کنند کە آنها نە برای یورش و تجاوز و خشونت، کە بمنظور دفاع مشروع از خویش سلاح بدست گرفتەاند.
زن کرد نیز از جنگ بیزار است!
این گروه از زنان نباید فراموش کنند کە کرد جنگ طلب نیست، بلکە جنگ بر وی تحمیل شدەاست، کرد ملت مبارزی است کە برای احقاق حقوق خویش می‌جنگد، نە بمنظور اشغالگری و پایمان کردن حقوق مردم دیگر. سؤالی بسیار سادە از این گروه از زنان: اگر آنها نظیر کردها در یک منطقەی جنگ‌زدە زندگی کنند و خاک و سرزمینشان دائما در معرض اشغال باشد، ملتشان تحت ستم باشد، خانە و کاشانەشان ویران شدە و آوارە گردند، دربرابر دیدگان آنها گروه از جوانانشان قتل‌عام شوند و یا مورد تجاوز قرار گیرند، چە عکس‌العملی از خود نشان خواهند داد؟ آیا با اهدای گل بە دشمنانشان پاسخ خواهند گفت؟
اسلحە می‌تواند هم عامل خشونت باشد و هم منشأ صلح و آرامش
من خطاب بە این گروه از زنان می‌گویم کە زن کرد عاشق تفنگ و جنگ نیست، زن کرد نیز نظیر فمنیستها خواهان عدالت، آزادی و حقوق انسانی برای خود و ملت خویش است. اما با دشمنی درندەخو روبروست، هدف یورش و تجاوز قرار می‌گیرد، فرزندانش در برابر دیدگانش بە قتل می‌رسند، آوارە و دربدر می‌گردد. در چنین شرایطی اگر زن نیز در میدان مبارزە حضور نداشتە باشد، آیا می‌توان از برابری نقش زن و مرد سخن بە میان آورد؟ مطمئنا در چنین حالتی شرکت زنان در جنگها می‌تواند بە تحقق صلح و آرامش و محو نابرابریهای جنسی – کە بە اعتقاد من زن کرد نیز بە همین منظور سلاح بدست گرفتەاست و نە بە هدف ایجاد رعب و وحشت – یاری رساند.
بدیهی است کە جنبش آزادیخواهانەای کە در کلیەی بخشهای کردستان در جریان است، نیروی مسلح نیز دارد. هر آزادیخواه و دمکراسی‌طلبی می‌داند کە هرچە زنان شرکت مؤثرتری در جنبش داشتەباشند، آن جنبش از شانس بیشتری برای پیروزی برخورداراست. بە همین دلیل زن کرد با درک این مسئولیت، حضور خود را در این جنبش تثبیت کردەاست. انکار نمی‌توان کرد کە بدست گرفتن اسلحە جهت دفاع از خود و نە تعرض بە دیگران، حق مشروعی است. سلاحی کە زنان کرد بە دست گرفتەاند، برای دفاع از خویش است، تفاوت سلاح ما و سلاح آنها در همین امر نهفتەاست.
در واقع در شرایطی کە جنگ بر شما تحمیل شدەاست، زنان نمی‌توانند تحت بهانەی روحیەی انسانی و عاطفی از عمل کردن بە وظیفەی مهم دفاع و حراست از میهن سر باززند. وگرنە در روزهای آزاد آیندە نمی‌توانند در عرصەهای دیگر خواستار نقش و موقعیت برابر با مردان گردند. بە همین دلیل اگر امروز اسلحە بدست می‌گیرد، بدین منظور است تا از حقوق خود و انسانهای دیگر دفاع نماید و صلح و آرامش و حقوق یکسان برای ملت خود و همەی اقشار و طبقات جامعە را در سرزمین خویش تأمین نماید. جنگ برای صلح و حقوق مشروع با فلسفەی فمنیستی چە تضادی می‌تواند داشتە باشد؟
کوێستان فتوحی
برگردان: سارم
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر