۱۳۹۲ شهریور ۲۳, شنبه

زنان پێشمرگ و مبارزات ملی و برابری خواهانه‌ در کردستان

 


اشارە:
از اوایل سپتامبر سال جاری میلادی، استان وست آگدر نروژ با همکاری مراکز و سازمانهای اجتماعی این استان، بمناسبت یکصدمین سالروز برسمیت شناختە شدن حق رأی برای زنان نروژ، اقدام بە برگزاری کنفرانس و مجموعە فعالیتهای فرهنگی نمود.
در این زنجیرە فعالیت کە از روز یکشنبە،  دوم سپتامبر  و با حضور زنان فعال ملیتهای مختلف جهان  شروع شد، از شماری از زنان مبارز ملل مختلف قدردانی بعمل‌آمد.
نام و عکس کامیلا کولیت کە از زنان نامدار نروژ بودە و 200  سال پیش در شهر کریستیانساند زادە شدە است، همچنین مادر ترزا، و پروین اعتصامی کە هر کدام از آنان در خدمات انسان دوستانە و گسترش بها و ارزشهای والای انسانی معروف می باشند، در پوستری که‌ به‌ این مناسبت طراحی گردیده،‌ دیدە میشود.
 
در پی  پیشنهاد جمعی از کنشگران زن کرد در نروژ و اروپا از بنده‌  نیز جهت شرکت در کنفرانس و دیگر برنامەها و فعالیتهای دعوت بعمل آمدەبود. اما بدلیل آنکە نتوانستم مستقیما در این کنفرانس و برنامەهای دیگر شرکت نمایم، از طریق یک سخنرانی ویدئویی، مطالبی را در خصوص مبارزە و فعالیت زنان پیشمرگ در کردستان، تقدیم شرکت کنندگان در این کنفرانس نمودم. برگزار کنندگان این کنفرانس، ضمن ابراز تأسف از عدم حضور مستقیم من در این کنفرانس و اشارە بە مبارزە و فعالیت چندین سالەام در عرصەی مبارزەی برابری‌طلبانە، پس از پخش بخش کوتاهی از متن کردی این سخنرانی ویدئویی ، برگردان نروژی سخنان من را توسط خانم غنچەی محمدی تقدیم حضار نموده‌ بودند. 
آنچه‌ در زیر میخوانید، ترجمه‌ی فارسی متن سخنرانی بنده‌ در این کنفرانس است:
 
با درود بە شما عزیزان!
من یک زن کرد هستم و از کردستان با شما سخن می‌گویم. کردستان سرزمینی است تکەتکە شدە در خاورمیانە و کرد ملتی است با 40 میلیون نفر جمعیت کە کشورهای ترکیە، ایران، عراق و سوریە آنرا در میان خود تقسیم کردەاند. می‌توانم بگویم کە بزرگترین ملت بدون دولت این روزگار هستیم. این سرزمین تقسیم شدەی محروم از حقوق ملی، ستم دیگری را نیز بر ستمها و تبعیضاتی کە زنان در جوامع مردسالار و عقب ماندە با آنها مواجە هستند، افزودە است و آن عبارتست از ستم ملی. می‌خواهم از این دریچە خود را بە شما معرفی کردە و از مصائب و محرومیتها و در عین حال مبارزە و فعآلیت زنان کردستان سخن بگویم.

من کویستان فتوحی و اهل شرق کردستان هستم، بخشی کە بسیاری اوقات بعنوان کردستان ایران از آن یاد می‌شود. در کردستان احزاب و سازمانهای گوناگونی وجود دارند. شماری از آنها همگام با مبارزە در راه کسب حقوق ملی، بە مسائل اجتماعی و از جملە مسألەی زنان نیزاهمیت می‌دهند. حزب دمکرات کردستان از جملەی این احزاب است. من و یکی از خواهرانم کە از من بزرگتر است، در ابتدا بە شیوەی مخفی در کردستان ایران بە فعالیتهای انقلابی مشغول بودیم. اما هنگامیکە احساس کردیم تحت کنترل بودە و با خطر بازداشت از سوی دم و دستگاه جاسوسی و سرکوب رژیم ایران مواجە هستیم بە صفوف پیشمرگان پیوستیم. از سال 1986 – کە 18 سال سن داشتم – تاکنون، یعنی مدت 27 سال است کە فعالیت در کسوت پیشمرگی را بعنوان راهی برای مبارزە و مقابلە با هردو ستم ملی و جنسیتی انتخاب کردەام.
 
مایلم  در خصوص واژەی "پیشمرگ" اندکی تأمل نمایم. درمیان ملت کرد، انسانهایی کە حاضرند زندگی و جان خود را فدای آزادی و سعادت انسانهای دیگر نمایند، پیشمرگ می‌نامند. زنانی کە در جنبش آزادیخواهانەی کردستان بە صفوف پیشمرگان پیوستند و بدلیل ورود بە فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی و اجتماعی و بشردوستانە پیشاهنگ بشمار می‌آیند، بە معنای واقعی پیشمرگ هستند. زیرا مسألەی آنان تنها روبرو شدن با خطر جنگ و از دست دادن جانشان بدست نیروهای مسلح رژیمهای ایران، عراق، ترکیە و سوریە نیست، بلکە مواجهە با اندیشەها و دیدگاههای عقب افتادەی یک جامعەی مردسالار نیز هست. من نیز نظیر دیگر پیشمرگان زن از سویی می‌بایست وظائف روزانەی پیشمرگی خود را کە عبارت بود از حمایت از مردم کردستان و دفاع از خود و همقطارانم بهنگام یورش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بە انجام برسانم و از سوی دیگر از وظیفەی پیشاهنگی خویش در مقام یک زن و بعنوان یک مدافع برابری زن و مرد غافل نباشم.
 
زمانیکە بە صفوف پیشمرگان پیوستم، شهرهای کردستان توسط نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کنترل می‌شدند. بە همین دلیل فعالیت و تحرکات نیروهای پیشمرگ، عمدتا در خارج از شهرها و در میان مردم روستاها بود. ما زنان پیشمرگ وظائف بسیاری را در ارتباط با زنان روستایی برعهدە داشتیم. بدلیل آنکە کردستان عمدا از سوی رژیمهای زورمدار در عقب ماندگی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نگەداشتە شدەاست، متأسفانە زنان و دختران بویژە در روستاها، هنوز در شرایط بسیار ناگواری بسر می‌برند. هم ازاینرو ما می‌بایست در چند زمینە تلاش نماییم. می‌بایست علیرغم امکانات اندکی کە داریم از لحاظ بهداشتی و درمانی، آنان را راهنمایی کردە و یاری رسانیم. بە آنها بیاموزیم کە در دوران پریود و یا بارداری، مسائل بهداشتی را چگونە مراعات نمایند. متأسفانە دولت هنوز در بسیاری از روستاهای کردستان، مراکز درمانی و بهداشتی لازم را احداث نکردەاست. زنان کماکان از امکاناتی چون پیشگیری از بارداری محروم هستند. 20-30 سال پیش اوضاع بسیار وخیم‌تر نیز بود. ما پیشتر در مراکز درمانی و بیمارستانهای وابسته‌ به‌ جنبش کردستان، برای اینگونە همکاریها و راهنمایی‌ها، آموزشهایی را دیدەبودیم. اما آنچە کە در زمینە همکاری و راهنمایی از دست ما ساختە بود، بسیار کم بود و تنها روستاهایی را شامل می‌شد کە محل استقرار یا تردد نیروی پیشمرگ بودند.
 
از لحاظ اجتماعی و فرهنگی نیز می‌بایست با زنان و خانوادەها کار می‌کریم. آندوران آداب و رسوم بسیاری در میان مردم وجود داشت کە بە زیان زنان بودند. البتە اکنون نیز هرچند کاهش یافتەاند، اما متأسفانە هنوز در جامعەی کردستان وجود دارند. ختنە کردن دختران آنهم بە شیوەای بسیار بی‌رحمانە و با غیر بهداشتی‌ترین وسائل و تکنیکها، ازدواج اجباری، اعمال تبعیض علیە زنان و دختران بویژە در عرصەی آموزش وپرورش و تحصیل از جملەی این پدیدەها بودند. ما مادران را تشویق می‌کردیم کە دخترانشان را ختنە نکنند و آنها را از مخاطرات چنین کاری مطلع می‌ساختیم. از پدران و مادران می‌خواستیم کە دخترشان را هم بە مدرسە بفرستند. در بخشی از روستاها کە آزاد بودە و پیشمرگان از آنها حراست می‌کردند، نیروهای سیاسی اقدام بە احداث مدارس نمودە و کتب و آموزگار لازم را برای کودکان و حتی بزرگسالان تأمین کردەبودند. شمار کثیری از پیشمرگان زن بعنوان آموزگار در این مدارس بە تدریس مشغول بودند. ما پیشمرگان زن همچنین در روستاها با برگزاری گردهمایی از مضرات و خسارات خشونت علیە دختران و زنان سخن می‌گفتیم. حتی تحقیق می‌کردیم و افرادی کە اقدامات خشونت آمیزی علیە همسران و دختران خود انجام دادە بودند را بە نیروی پیشمرگ معرفی می‌کردیم تا از سوی مؤسسات و نهادهای جنبش کردستان مورد رسیدگی قرار گیرند. برای مردم از پیامدهای وخامتبار ازدواج اجباری دختران سخن می‌گفتیم. بخشی از وقت خود را صرف رسیدگی بە شکایات دختران و زنانی می‌کردیم کە در درون خانوادەیشان با ستم و بدرفتاری مواجە می‌شدند و آنها را راهنمایی می‌کردیم. در واقع زنان و دختران روستایی با مشاهدەی نیروی پیشمرگ و بویژە پیشمرگان زن خوشحال می‌شدند، زیرا آنها را حامی خود می‌دانستند کە در مقابل ستم و تبعیض از آنها حمایت و دفاع می‌کردند.
 
در کنار این اقدامات نیز لازم بود زنان را با حقوق خود آشنا سازیم و در مورد لزوم برابری زن و مرد در خانوادە و جامعە با آنان صحبت کنیم. اگر ما پیشمرگان زن از این موضوع غافل می‌شدیم و بە مشکلات و معضلات زنان جامعە اهمیت نمی‌دادیم، هیچ فرقی با پیشمرگان مرد نمی‌داشتیم. در واقع اگر یک جنبش ملی و آزادیخواهانە، موضوع زنان و حقوق و آزادیهای آنان را مورد بی‌توجهی قرار دادە و تنها، محو جوروستم سیاسی از ملت خود را هدف خویش قرار دهد، با مشکلات و کمبودهای بزرگی مواجە می‌گردد. احزاب سیاسی کردستان تا حدودی بە این واقعیت پی بردە و در برنامەی خویش بە مسألەی زنان نیز بها دادەاند. اما اهمیت دادن بە زنان در برنامەها و مصوبات کافی نیست تا زنان نقش فعال‌تری در مبارزەی ملتشان داشتەباشند. باید در میان جامعە و بویژە در میان زنان بە اقدامات عملی و روشنگرانە دست زد.
 
در کردستان اگر در این خصوص یعنی فعالیت در میان زنان، تا حدودی پیشرفت حاصل شدەاست، باید از دو گروه از انسانها قدردانی کرد. نخست مردان سیاستمدار دمکرات و روشنفکر درون جنبش کرد کە خود پیشاهنگ بودە و بە الگویی برای مبارزان ملتشان بدل گشتەاند. پیشوا قاضی محمد، رئیس جمهور کردستان در سال 1946 از جملە شخصیتهایی بود کە پیش از همە همسر خویش (مینا خانم) را تشویق کرد تا وارد عرصەی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گردد. همچنین در مقام رئیس جمهور، تأسیس سازمان ویژەای برای زنان کردستان را پیشنهاد کرد. شخصیت دیگری کە در این مورد تأثیر بسزایی در مبارزان ملت خویش داشت، دکتر عبدالرحمن قاسملو بود کە در دهەهای 70 و 80 میلادی، جنبش کرد در کردستان ایران را رهبری می‌کرد. دکتر قاسملو اهمیت بسیاری برای لزوم شرکت زنان در فعالیت سیاسی و اجتماعی قائل بود.
 
گروه دوم از انسانهایی کە در این خصوص تأثیرات مثبتی برجای گذاشتەاند، زنانی هستند کە در صفوف پیشمرگان و در سازمانهای سیاسی کردستان فعالیت دارند. آنها در درون احزاب و سازمانهای سیاسی، هموارە همچون منتقد و نیروی فشار علیە بی مبالاتی در مقابل مسألەی زنان در جامعە و حتی در داخل احزاب متبوع خویش بە اعتراض برخاستەاند. تأثیرات این دو گروه از انسانها از سویی و ارتقاء سطح آگاهی زنان در جامعە و پافشاری آنان بر تحقق حقوق خویش از سوی دیگر، موجب آن گشتەاست کە اکنون در کادر رهبری شماری از احزاب سیاسی کردستان، تعدادی زن بە چشم بخورد. این تعداد هرچند بسیار کم است، اما در مقایسە با گذشتە، باید بعنوان یک دستاورد تلقی شود. من و جمعی از زنان دیگر مدت پنج سال است کە در کادر رهبری یک حزب سیاسی بزرگ کردستان فعالیت داریم. بعلاوە با همکاری و پشتیبانی مردان برابری‌طلب، توانستەایم مجموعە پرنسیپهایی را بسود زنان در برنامە و فعالیت حزب خویش تثبیت نماییم.
 
حضار محترم کنفرانس!
قصد دارم از عرصەی دیگری از فعالیت خود و زنان پیشمرگ همچون خویش سخن بگویم و آن عرصەی اطلاع رسانی است. زنانی کە در کسوت پیشمرگ در صفوف مقدم جنبش ملی و آزادیخواهانەی کردستان حضور دارند، در بخش اطلاع رسانی احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان نیز نقش دارند. آنها کوشیدەاند کە این عرصە تنها برای اهمیت دادن و بازتاب مسائل سیاسی و ملی بکار گرفتە نشود، بلکە از آن جهت دفاع از حقوق و آزادیهای زنان و پیشبرد این مسألەی مشروع نیز استفادە شود. من و همکاران و همسنگران زن خود توانستەایم با راه اندازی مجلات و نشریات ویژەی زنان، با تولید برنامەهای رادیویی و تلویزیونی، با راەاندازی وبلاگ و وبسایت زنان، امکانات اطلاع رسانی احزاب و سازمانهای سیاسی و جنبش کردستان را جهت دفاع از زنان بکار گیریم. من معتقدم در هر جامعە و کشوری کە مبارزە مشروع و جنبشی سیاسی و اجتماعی در آن در جریان است و زنان نیز در آن شرکت دارند زنان، هم باید در مراکز تصمیم گیری و هم در عرصەی اطلاع رسانی و دیگر تریبونهای این مبارزە و جنبش، سهم و نقش مشخصی داشتە باشند تا در این مراکز مهم مورد بی توجهی قرار نگیرند. با توجە بە این واقعیت هم هست کە من ضمن شرکت فعالانە در مجموعەای از رسانەها، مدت چند سال است کە سردبیر نشریەی "کوردستان"، ارگان حزب دمکرات کردستان را برعهدە دارم تا در این سنگر نیزاز حقوق بشر و بویژە حقوق زنان دفاع نمایم.
 
البتە در کردستان چندین جمعیت و سازمان و نهاد ویژەی زنان وجود دارد کە برخی از آنها مستقل بودە و بقیە نیز وابستە بە احزاب و سازمانهای سیاسی هستند. باید بە شما بگویم کە زنان پیشرو و مردان برابری‌طلب کردستان چند سالی است، علیرغم تمایزات سازمانی و اندیشەی سیاسی با یکدیگر در ارتباط بودە و بە تشکیل همایشها، کمپینها و کنفرانسهای ویژەی زنان می‌پردازند. همصدا با هم انتقاد و نارضایتی خویش علیە ستم و تبعیض و خشونت علیە زنان را ابراز می‌دارند. بە باو من در هر جامعەای حتی در سطح منطقەای و جهانی، زنان علیرغم تمایزات ملی، کشوری، زبانی، مذهبی و رنگ پوست باید در راستای مسائل و آرمانهای مشترکشان، با یکدیگر همکاری و همبستگی داشتەباشند. باید تجارب خویش را با همدیگر در میان بگذارند و خود را در مشکلات زنان جامعە و کشور دیگر و شکست و پیروزی آنان سهیم بدانند.
 
عزیزان!
 
تا اینجا از زنانی برایتان سخن گفتم کە در کوهستانهای کردستان و در صفوف احزاب و سازمانهای سیاسی مبارز کردستان، بعنوان پیشمرگ بە فعالیت مشغولند. مایلم بە اختصار هم کە شدە از زنان دیگری هم صحبت کنم کە در داخل کردستان و تحت حاکمیت دیکتاتوری و زن ستیز رژیم جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنند. زنانی کە بە مبارزەی مدنی مشغولند تا صدای اعتراض خود علیە قوانین جمهوری اسلامی ایران کە مالامال از تبعیض علیە زنان هستند را بە گوش همە برسانند. آنان از طریق مبارزەی مسالمت آمیز از حقوق بشر دفاع می‌کنند، بە دلائل و چندوچون خشونت علیە زنان می‌پردازند، از محیط زیست حراست می‌کنند و یا بە زنانی کمک می‌نمایند کە بە مواد مخدر معتاد شدەاند. زنانی هم هستند کە در خصوص پدیدەهایی چون خودکشی زنان، فرار دختران و زنان از خانە، فحشا و بیماری ایدز فعالیت می‌نمایند. متأسفانە شماری از این زنان از سوی جمهوری اسلامی از کار اخراج شدە و یا با زندان و آزار و شکنجە مواجە شدەاند. من مایلم این گروه از زنان را نیز پیشمرگ توصیف کنم. زیرا آنها نیز حاضر بودند در راه آزادی و سعادت انسانهای دیگر و تحقق عدالت و دمکراسی و حقوق بشر قربانی بدهند.
 
زنان نروژی و زنان میهمان از ملیتها و کشورهای گوناگون!
 
برگزاری این کنفرانس بزرگ کە بە مناسبت یکصدمین سالروز کسب حق رأی برای زنان نروژ تشکیل شدەاست را بە شما تبریک می‌گویم. از شهردار استان وست آگدر و مرکز برابری‌طلبی سازمان ملل متحد، بخاطر فراهم ساختن امکانات این همایش و آشنایی زنان فعال و پیشرو نروژ و دیگر ملیتها و کشورها، تشکر می‌کنم. همچنین سپاس و تقدیر فراوان برای همەی آنهایی کە زحمت فراوانی را متقبل شدند کە من هم در این یادبود فرخندە و مهم شرکت داشتە باشم، هرچند متأسفانە نتوانستم بطور حضوری در این کنفرانس شرکت نمایم.
 
امیدوارم کشور نروژ، همانگونە کە در تأمین حقوق زنان پیشاهنگ بودەاست، در زمینەی حمایت از مبارزەی زنان در کشورهای دیگر نیز پیشرو و مستدام باشد.
 
با امید بە همبستگی فزونتر زنان جهان و پیشرفت مبارزەی برابری‌طلبانەی آنان.
 
 
 
کویستان فتوحی از کردستان ایران
اوایل سپتامبر 2013

۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

لە ئەزموونی ژنانی پێشمەرگەی کوردستانەوە

)ژنانی پێشمەرگەو خەباتی نەتەوەیی‌و یەکسانیخوازانە(
ئاماژه‌:
پارێزگای وێست ئاگده‌ری نۆروێژ به‌ هاوکاریی سه‌نته‌ر‌و رێکخراوی کۆمه‌ڵایه‌تیی ئه‌م پارێزگایه‌، به‌ بۆنه‌ی 100 ساڵه‌ی دابین‌بوونی مافی ده‌نگدان بۆ ژنانی نۆروێژ، زنجیره‌یه‌ک کۆنفرانس‌و چالاکیی که‌لتووریی له‌ سه‌ره‌تای سێپتامبری ئه‌مساڵ‌دا به‌ڕێوه‌ برد.
کوێستان فتوحی، له‌ سه‌ر پێشنیاری کۆمه‌ڵێک له‌ ژنانی چالاکی کورد له‌ نۆروێژو ئورووپا بۆ به‌شداری له‌م کۆنفڕانسه‌‌و چه‌ندین به‌رنامه‌‌و چالاکیی دیکه‌‌دا بانگهێشت کردبوو. به‌ڵام به‌و هۆیه‌وه‌ که‌ نه‌یتوانی ڕاسته‌وخۆ له‌و کۆنفڕانسه‌‌و به‌رنامه‌کانی دیکه‌دا به‌شدار بێ، له‌ ڕێگای وتارێکی ڤیدئۆیی‌یه‌وه، باسێکی له‌ باره‌ی خه‌بات‌و تێکۆشانی ژنانی پێشمه‌رگه‌ی کوردستان، پێشکه‌شی به‌شدارنی ئه‌م کۆنفڕانسه‌ کرد. رێکخه‌رانی کۆنفڕانسه‌که‌، وێڕای به‌داخبوون له‌ نه‌هاتنی ئه‌م میوانه‌یان له‌ کوردستانه‌وه‌، ئاماژه‌  به‌ خه‌بات‌و تێکۆسانی چه‌ندین ساڵه‌ی ئه‌م ژنه‌ پێشمه‌رگه‌یه‌ له‌ مه‌یدانی خه‌باتی یه‌کسانیخوازانه‌‌دا، وێڕای بڵاوکردنه‌وه‌ی کورته‌یه‌ک له‌ ده‌قی کوردیی وتاره‌ویدئۆییه‌که‌ به‌ ده‌نگی کوێستان فتوحی، وه‌رگێڕدراوی نۆروێژی وتاره‌که‌ی ناوبراویان به‌هۆی خاتوو خونچه‌ محه‌ممه‌دی، پێشکه‌شی ئاماده‌بووان کرد. ئه‌مه‌ی خواره‌وه‌ ده‌قی وتاره‌که‌یه‌:
به‌ڕێزان سڵاو!
لە کوردستانەوە لە گەڵتان دەدوێم و ژنێکی کوردم. کوردستان، وڵاتێکی پارچەپارچەکراوی ڕۆژهەڵاتی نێوەڕاستە‌و کورد نەتەوەیەکی 40 میلیۆنی‌یە کە وڵاتانی تورکیە، ئێران، عێراق‌و سووریە بە سەر خۆیان‌دا دابەشیان کردوە. دەتوانم بڵێم گەورەترین نەتەوەی بێ‌دەوڵەتی ئەم رۆژگارەین. ئەم وڵات‌دابەشکراوی‌و بندەستی‌یە نەتەوەیی‌یە، ستەمێکی دیکەشی خستۆتە سەر ئەو ستەم‌و هەڵاواردنانەی ژنان لە کۆمەڵگە پیاوسالارو دواکەوتووەکان‌دا لە گەڵی بەرەوڕوون، ئه‌ویش ستەمی نەتەوەیی‌یە. دەمەوێ هەر لەم دەلاقەیه‌وە خۆتان پێ‌بناسێنم‌و باس لە مەینەتی‌و بێ‌بەشی‌یەکان‌و هەر لەو کاتە‌دا باس لە خەبات‌و تێکۆشانی ژنانی کوردستان بکەم.
ئه‌من کوێستان فتووحیم‌و خەڵکی رۆژهەڵاتی کوردستانم، ئەو پارچەیەی کوردستان، کە زۆر جار بە کوردستانی ئێران ناو دەبرێ. لە کوردستان حیزب‌و ڕێکخراوی سیاسیی جۆراوجۆر هەن. ژمارەیەک لەوان شان‌بەشانی خەبات بۆ بەدەستهێنانی مافە نەتەوەیی‌یەکان، گرنگی بە پرسە کۆمەڵایەتی‌یەکان‌و یەک لەوان پرسی ژنان دەدەن. حیزبی دیموکڕاتی کوردستان یەک لەو حیزبانەیە. ئه‌من‌و خوشکێکم کە لە خۆم گەورەترە، لە سەرەتا‌دا بە شێوەی نهێنی لە ڕۆژهەڵاتی کوردستان‌ کاری خەباتگێڕانەمان دەکرد، بەڵام کاتێک هەستمان کرد لە ژێر چاوەدێری‌داین‌و مەترسیی گیرانمان لە لایەن دامودەزگای جاسووسی‌و سەرکوتی ڕێژیمی ئێرانەوە لە سەرە، چووینە ڕیزی پێشمەرگەکان.  لە ساڵی1986ەوە کە تەمەنم 18 ساڵ بوو،  هەتا ئێستا واتە ماوەی 27ساڵە، پێشمەرگایەتیم وەک ڕێگایەک بۆ خەبات‌و بەربەرەکانی لە گەڵ هەر دوو ستەمی نەتەوەیی‌و جینسی هەڵ بژاردوە.
حەز دەکەم واتای "پێشمەرگە" بۆ ئێوە باس بکەم. لە نێو نەتەوەی کورددا، ئەو کەسانەی ئامادەن ژیان‌و گیانی خۆیان فیدای ئازادی‌و بەختیاریی مرۆڤەکانی دیکە بکەن، پێیان دەگوترێ پێشمەرگە. ئەو ژنانەی لە بزووتنەوەی رزگاری‌خوازانەی کوردستان‌دا بوون بە پێشمەرگە‌و لە باری هاتنەنێوکاری سیاسی‌و خەباتگێڕانە‌و چالاکیی کۆمەڵایەتی‌و مرۆڤدۆستانەوە، پێشەنگن ، بە مانای واقیعی پێشمەرگەن. چونکە مەسەلەکە بۆ ئەوان، هەر تەنیا، ڕووبەرووبوون لە گەڵ مەترسیی شەڕ‌و گیان‌لەدەستدان بە هۆی هێزە چەکدارەکانی ڕێژیمەکانی ئێران‌، عێراق، تورکیە و سووریە نیە، ڕووبەڕووبوون لە گەڵ بیرکردنەوە‌و ڕوانینی دواکەوتووانەی کۆمەڵگایەکی پیاوسالاریشە. ئه‌منیش وەک ژنانی پێشمەرگەی دیکە، لە لایەکەوە دەبوا ئەرکی رۆتینی پێشمەرگانەی خۆم کە داکۆکی لە خەڵکی  کوردستان‌و بەرگری لە خۆم‌و هاوڕێیانم لە کاتی هێرشی هێزە چەکدارەکانی کۆماری ئیسلامیی ئێران‌دا بوو بەڕێوە ببەم، لە لایەکی دیکە لە ئەرکی پێشەنگانەی خۆم وەک ژنێک‌و وەک داواکارێکی یەکسانیی ژن‌و پیاو غافڵ نەبم.

  ئەو کات کە بووم بە پێشمەرگە، شارەکان لە لایەن هێزە نیزامی‌یه‌کانی کۆماری ئیسلامی‌یەوە، کۆنتڕۆڵ دەکران. هەر بۆیە هەڵسووڕان‌و چالاکیی هێزەکانی پێشمەرگە، بە زۆری لە  دەرەوەی شارەکان‌و لە نێو خەڵکی گوندنشین‌دا بوو. ئێمە ژنانی پێشمەرگە لە نێو ژنانی لادێ‌دا، زۆر ئەرک هەبوو کە دەبووا جێبەجێیان بکەین. بەو هۆیەوە کە کوردستان، لە لایەن ڕێژیمە زۆردارەکانەوە، بە ئەنقەست لە دواکەوتوویی ئابووری‌و کولتووری‌و کۆمەڵایەتی‌دا ڕاگیراوە، بە داخەوە ژنان‌و کچان  بە تایبەتی لە گوندەکان  هەتا ئێستاش لە هەلومەرجێکی زۆر خراپ‌دا دەژین. هەر بۆیە ئێمە لە چەند بوار‌دا دەبووا کار بکەین. لە باری لەش‌ساغی‌و دەرمانی‌یەوە، پێویست بوو بەو ئیمکاناتە کەمەی هەمانە، ڕێنوێنی‌و هاوکاریی ژنان بکەین. فێریان بکەین لە کاتی سووڕی مانگانە‌و لە کاتی دووگیانی‌دا، چۆن تەندروستیی خۆیان بپارێزن. بە داخەوە هەتا ئێستاش زۆر له‌ گوندەکانی کوردستان، بنکە‌و ناوەندی دەرمانی‌و لەش‌ساغی‌یان لە لایەن دەوڵەتەوە بۆ دابین نەکراوە. ژنان هەروا لە ئیمکاناتی وەک پێشگیری لە منداڵبوون بێبەشن. 20-30 ساڵ لەمەوبەر بارودۆخەکە زۆر خراپتریش بوو. ئێمە پێشتر لە بنکە دەرمانی‌یه‌کان‌و نەخۆشخانەکانی شۆڕش‌دا، بۆ ئەم جۆرە هاوکاری‌و ڕێنوێنی‌یانە، هێندێک ئامووزش درابووین. بەڵام ئەوەندە هاوکاری‌و ڕێنوێنی‌یەی لە دەست ئێمە دەهات، زۆر کەم بوو و تەنیا ئەو گوندانەی دەگرتەوە کە هێزی پێشمەرگە هاتوچۆی دەکردن.
لە بواری کۆمەڵایەتی‌و کولتوورییش‌دا، پێویست بوو لە نێو ژنان‌و لە نێو بنەماڵەکان‌دا کار بکەین.  ئەو کاتە زۆر داب‌و نەریت لە نیو خەڵک‌دا هەبوون کە بە زیانی ژنان بوون. دیارە ئێستاش، ئەگەرچی کەمتر بوون، بەداخەوە لە نێو کۆمەڵگای کوردستان‌دا هەر ماون. خەتەنەکردنی کچان، ئەویش بە شێوەیەکی زۆر بێبەزەیی‌یانە‌و بە ناتەندروستترین کەلوپەل‌و تیکنیکەکان، به‌زۆربه‌شوودان، هەڵاواردن بە دژی کچان‌و ژنان بە تایبەتی لە بواری خوێندن‌دا، لەو دیاردانە بوون. ئێمە هاندەری دایکەکان بووین کە کچەکانیان خەتەنە نەکەن‌و لە مەترسی‌یەکانی ئەو کردەوەیە ئاگادارمان دەکردنەوە. داوامان لە دایک‌و بابەکان دەکرد کە کچەکانیشیان بنێنە بەر خوێندن. لە بەشێک لە گوندەکان‌دا کە ئازاد بوون‌و هێزی پێشمەرگە دەی‌پاراستن، هیزە سیاسی‌یەکانی کوردستان، قوتابخانەیان کردبۆوە‌و کتێبی خوێندن‌و مامۆستایان بۆ مندالان‌و تەنانەت گەورە ساڵان دابین کردبوو. ژمارەکی زۆر لە ژنانی پێشمەرگە، وەک مامۆستا لەو قوتابخانانەدا، دەرسیان دەگوتەوە. ئێمە ژنانی پێشمەرگە، هەروەها لەبارەی خراپی‌یەکانی توندوتیژی بەرامبەر بە کچان‌و ژنان، لە گوندەکان‌دا کۆڕ‌و کۆبوونەوەمان پێک دێنا. تەنانەت بەدواداچوونمان دەکرد‌و ئەو کەسانەی تاوان یان کردەوەی زۆر توندوتیژ بەرامبەر بە هاوسەر‌و کچی خۆیان ئەنجام دەدا بە هێزی پێشمەرگەمان دەناساندن بۆ ئەوەی لە لایەن دامەزراوەکانی بزووتنەوەی کوردستانەوە، لێکۆڵینەوەیان لە گەڵ بکرێ.  باسی ئاکامە خراپەکانی بە زۆربەشوودانی کچانمان بۆ خەڵک دەکرد. بەشێک لە کاتی خۆمان تەرخان کردبوو بۆ سکاڵای ئەو کچ و ژنانەی لە بنەماڵە‌دا لە گەڵ ستەم‌و بەدڕەفتاری بەڕەوڕوو دەبوون‌و ڕێنوێنیمان دەکردن. لە راستی‌دا ژنان‌و کچانی گوندەکان، کە هێزی پێشمەرگە‌و بە تایبەتی ژنانی پێشمەرگەیان دەدیت دەگەشانەوە. چونکە ئەوانیان بە پشتیوانی خۆیان دەزانی کە لە بەرامبەر ستەم‌و هەڵاواردن‌دا داکۆکی‌یان لێ‌دەکەن.
لە پەنا ئەو کارانەش‌دا، پێویست بوو ژنان بە مافەکانی خۆیان ئاشنا بکەین‌و باس لە پێویستیی یەکسانیی ژن‌و پیاو لە خیزان‌و کۆمەڵگەیان‌دا بۆ بکەین. ئەگەر ئێمەی ژنانی پێشمەرگە لەو پرسە غافڵ بوایەین‌و گرنگیمان بە کێشە‌و گرفتەکانی ژنان لە کۆمەڵگەدا نەدابایە، هیچ جیاوازی‌یەکمان لە گەڵ پیاوێکی پێشمەرگە نەدەبوو. لە راستی‌دا بزووتنەوەیەکی نەتەوەیی‌و ڕزگاری‌خوازانە، ئەگەر پرسی ژنان‌و ماف و ئازادی‌یەکانی ئەوان پشتگوێ بخا‌و تەنیا، لابردنی ستەم‌و زۆرداریی سیاسی لە سەر نەتەوەکەی خۆی، بکا بە ئامانج، تووشی کەموکوڕی‌و لاوازی‌یەکی گەورە دەبێ. حیزبە سیاسی‌یەکانی کوردستان، تا رادەیەک ئەم راستی‌یە تێ‌گەیشتوون‌و لە بەرنامەی خۆیان‌دا بایەخیان بە مەسەلەی ژنان داوە. بەڵام هەر گرنگیدان بە ژنان لە بەرنامە‌و پەسەندکراوەکان‌دا بۆ ئەوەی، ژنان ڕۆڵی چالاکانەیان لە خەباتی نەتەوەکەیان‌دا هەبێ بەس نیە. دەبێ کاری عەمەلی‌و رەوشەنگەرانە لە نێو کۆمەڵگە‌ بەگشتی‌و بە تایبەتی له‌نێو ژنان‌دا بکرێ.
 لە کوردستان ئەگەر لەو بارەیه‌وە، واتە کار لە نیو ژنان‌دا، تا رادەیەک پیشکەوتن‌و بەرەوپێش‌چوون هەبووە، دەبێ سوپاسی دوو دەستە لە مرۆڤەکان بکەین. یەکەمیان پیاوانی سیاسیی دیموکرات‌و ڕووناکبیر لەنێو بزووتنەوەی کورد‌دا، کە بۆ خۆیان پێشەنگ بوون‌و بوون بە ئۆلگوو بۆ تێکۆشەرانی نەتەوەکەیان. پێشەوا قازی محەممەد، سەرکۆماری کوردستان لە دا1946 یەک لەو کەسایەتی‌یانە بوو کە پێش هەموو کەس هاوسەرەکەی خۆی (مینا خانم)ی هان‌دا بێتە نێو چالاکیی سیاسی‌و کۆمەڵایەتی. هەروەها، وەک سەرکۆمارێک پێشنیاری دامەزرانی رێکخراوی بۆ ژنانی کوردستان کرد. کەسایەتی‌یەکی دیکە کە لەم بارەیه‌وە کاریگەریی زۆری لە سەر خەباتکارانی نەتەوەکەی هەبوو، د.عەبدولڕەحمانی قاسملوو بوو کە لە دەیەکانی 70 و هەشتای زایینی‌دا، بزووتنەوەی کورد لە ڕۆژهەلاتی کوردستانی ڕیبەرایەتی دەکرد. د.قاسملوو، بایەخی زۆری بە پێویستیی بەشداریی ژنان لە تێکۆشانی سیاسی و کۆمەڵایەتی‌دا دەدا.
 دەستەی دووهەم لە مرۆڤەکان کە لەم بارەوەیە کاریگەری‌یان هەبووە، ئەو ژنانە بوون کە لە ڕیزی پێشمەرگە‌و لە نێو ڕێکخراوە سیاسی‌یەکانی کوردستان‌دا تێکۆشانیان هەیە. ئەوان لە نێو حیزب و ڕێکخراوە سیاسی‌یەکا‌ن‌دا، هەمیشە وەک رەخنەگر‌و وەک هێزێکی گوشار، لە دژی کەمتەرخەمی بەرامبەر بە پرسی ژنان لە کۆمەڵگە‌و تەنانەت لە نیو حیزبەکانیان‌دا، دەنگی ڕەخنە‌و نارەزاەتی‌یان بەرز کردوەتەوە. کاریگەریی ئەم دوو دەستەیە لە مرۆڤەکان‌و لە لایەکی دیکەوە، بەرزبوونەوەی وشیاریی ژنان لە نێو کۆمەڵگە و پێداگری‌یان لە سەر مافەکانیان، بووە بە هۆی ئەوە ئێستا لە ڕێبەریی ژمارەیەک لە حیزبە سیاسی‌یەکانی کوردستان‌دا، ڕێژەیەک لە ژنان دەبینرێن. ئەم ڕیژەیە ئەگەر چی زۆر کەمە، بەڵام بە بەراورد لە گەڵ رابردوو، دەبێ وەک دەسکەوتێک سەیری بکرێ.  ئه‌من‌‌و کۆمەڵێک ژنی دیکە زیاتر لە پێنج ساڵە لە ڕێبەریی حیزبێکی سیاسیی گەورەی کوردستان‌داین. جگە لەوەش بە هاوکاری‌و پشتیوانیی پیاوانی یەکسانی‌خواز، توانیومانە کۆمەڵیک پرەنسیپ بە قازانجی ژنان لە بەرنامە‌و تێکۆشانی حیزبەکەی خۆمان‌دا جێگیر بکەین.
بەڕێزانی بەشدار لەم کۆنفرانسەدا!
دەمەوێ باسی بوارێکی دیکەی تێکۆشانی خۆم‌و ژنانی پێشمەرگەی وەک خۆمتان بۆ بکەم، بواری راگەیاندن. ئەو ژنانەی لە ڕیزەکانی پێشەوەی بزووتنەوەی نەتەوەیی‌و ئازادی‌خوازانەی کوردستان‌دا، وەک پێشمەرگە بەشدارن، لە ڕاگەیاندنی حیزب‌و ڕێکخراوە سیاسی‌یەکانی کوردستان‌دا، نه‌خشیان هەیە. ئەوان هەوڵیان داوە ئەم بوارە هەر تەنیا بۆ گرنگیدان بە پرسی سیاسی‌و نەتەوەیی بە کار نەهێنرێ‌و بۆ  داکۆکی‌کردن لە ماف‌و ئازادی‌یەکانی ژنان‌و بردنەپێشی ئەو پرسە ڕەوایەش بە کار بهێنرێ. ئه‌من‌و ژنانی هاوکار‌و هاوخەباتم توانیومانە بە وەڕێ‌خستنی گۆڤار‌و بڵاوکراوەی تایبەت بە ژنان، بە پێکهێنانی بەرنامەی رادیۆیی‌و تەلەڤیزیۆنی، بە دامەزراندنی  وێبلۆگ‌و ماڵپەڕی ژنان، ئیمکاناتی راگەیاندنی حیزب‌و رێکخراوە سیاسی‌یەکان‌و بزووتنەوەی کوردستان، بۆ داکۆکی لە ژنان بە کار بێنین. ئه‌من لەو بڕوایەدام، لە هەر کۆمەڵگە‌و ولاتێک کە خەباتێکی رەوا‌و بزووتنەوەیەکی سیاسی‌و کۆمەڵایەتی لە گۆڕێ‌دایە‌و ژنانیش تێی‌دا بەشدارن، ژنان دەبێ هەم لە ناوەندەکانی بڕیاردان‌و هەم لە راگەیاندن‌و تریبوونەکانی ئەو خەبات‌و بزووتنەوانە‌دا، پشک‌و ڕۆڵی دیاریان هەبێ بۆ ئەوەی لەو شوێنە گرنگانە، ژنان پشتگوێ نەخرێن. بە سەرنجدان بەو راستی‌یەشە کە بۆ خۆم وێڕای بەشداریی چالاکانە لە کۆمەڵێک راگەیاندن‌دا، ماوه‌ی چەند ساڵە سەرنووسەریی، رۆژنامەی ئۆرگانی حیزبی دیموکراتی کوردستانم گرتۆتە ئەستۆ، بۆ ئەوەی لەو سەنگەرەوە داکۆکی لە مافەکانی مرۆڤ بە گشتی‌و مافی ژنانی کوردستان بە تایبەتی بکەم.
  دیارە لە کوردستان  چەندین کۆمەڵە‌و ڕێکخراو و ناوەندی تایبەت بە ژنان هەن کە هێندێکیان سەربەخۆ‌و هێندێکیان سەر بە حیزب‌و ڕێکخراوە سیاسی‌یەکانن. دەبێ پێتان بڵێم کە چەند ساڵێکە ژنانی پێشەنگ‌و پیاوانی یەکسانی‌خواز لە کوردستان، سەرەڕای جیاوازیی ڕێکخراوەیی‌و بیرو بۆچوونی سیاسی، لە گەڵ یەکتر لە پێوەندی‌دان، کۆڕوکۆبوونەوە‌و کەمپەین‌و کۆنفرانسی تایبەت بە ژنان بەڕێوە دەبەن. بە هاودەنگی، رەخنە‌و نارەزایەتی‌یەکانیان دژی ستەم‌و هەلاواردن‌و توندوتیژی دژی ژنان رادەگەیەنن. بە باوەڕی من، لە هەر کۆمەڵگایەک‌و تەنانەت لە ئاستی ناوچەیی‌و جیهانی‌دا، ژنان سەڕەرای جیاوازیی نەتەوە‌و وڵات‌و زمان‌و ئایین‌و رەنگی پێست، پێویستە بۆ پرس و ئامانجە هاوبەشەکانیان، هاوخەبات و هاوکاری یەکتر بن. پێویستە ئەزموونەکانیان لە گەڵ یەکتر بگۆڕنەوە‌و کێشەی ژنانی کۆمەڵگە‌و وڵاتێکی دیکە‌و  شکان‌و سەرکەوتنی ئەوان بە هی خۆیان بزانن.
بەڕێزان!
تا ئێرە باسی ئەو ژنانەم بۆ کردن کە لە چیاکانی کوردستان‌و لە ڕیزی حیزب‌و ڕێکخراوە سیاسی‌یە خەباتکارەکانی کوردستان‌دا وەک پێشمەرگە تێکۆشانیان هەیە. دەمەوێ ئەگەر بە کورتییش بووە، باسی ژنانێکی دیکەتان بۆ بکەم کە لە نیوخۆی کوردستان، لە ژێر دەسەڵاتی دیکتاتۆر و دژەژنی ڕێژیمی کۆماری ئیسلامیی ئێران‌دا چالاکی دەکەن. ژنانێک کە خەباتی مەدەنی دەکەن بۆ ئەوەی دەنگی ناڕەزایەتی دژی قانوونه‌کانی کۆماری ئیسلامیی ئیڕان کە پڕن لە هەڵاواردن بەرامبەر ژنان، بەرز بکەنەوە. ئەوان لە ڕێگای خەباتی هێمنانەوە، داکۆکی لە مافەکانی مرۆڤ دەکەن، تیشک دەخەنە سەر هۆیەکان‌و چەند‌و چۆنی توندوتیژی دژی ژنان، پارێزگاری لە ژینگە دەکەن، یان یارمەتیی ئەو ژنانە دەدەن کە تووشی ماددە سڕکەرەکان بوون. ژنانێکیش هەن  لە سەر دیاردەکانی وەک خۆکوشتنی ژنان، ڕاکردنی کچان‌و ژنان لە ماڵەوە، لەشفرۆشی، نەخۆشیی ئایدز، کار دەکەن. بە داخەوە ژمارەیەک لەو ژنانە، لە لایەن کۆماری ئیسلامیی ئێرانەوە لە سەر کارەکانیان وەلانراون، یان تووشی بەندیخانە‌و ئازار‌و ئەشکەنجە بوون. ئه‌من پێم‌خۆشە  ئەو جۆرە ژنانەش هەر وەک پێشمەرگە ناو بەرم. چونکە ئەوانیش ئامادە بوون، لە پێناوی ئازادی و بەختیاریی مرۆڤەکانی دیکە‌و لە پێناوی دادپەروەری، دیمۆکراسی‌و مافی مرۆڤ‌دا قوربانی بدەن.
ژنانی نوروێژی‌و ژنانی میوان لە نەتەوە‌و وڵاتانی جۆراوجۆرەوە!
پیرۆزبایی ئەم کۆبوونەوە گەورەیەتان لێ‌دەکەم کە بە بۆنەی 100ساڵەی بە دەست‌هێنانی مافی دەنگدان بۆ ژنانی نۆروێژ پێک هاتوە. سپاسی شارەوانیی پارێزگەی ئوستئاگدەر‌و سەنتەری یەکسانی‌خواز‌و ڕێکخراوی یوئێن دەکەم بۆ  پێکهێنانی دەرفەتی  کۆبوونەوە‌و پێک‌ئاشنابوونی ژنانی چالاک‌و پێشەنگی نۆروێژ‌و نەتەوە‌و وڵاتانی جیاواز.  هەروەها سوپاس‌و پێزانینی زۆر بۆ هەموو ئەوانەی زەحمەتی زۆریان کێشا ئه‌من لەو یادە خۆش‌و گرنگەدا  بەشدار بم. هەرچەند بەداخەوە نەم‌توانی لەنزیکەوە بەشداری بکەم.
 هیوادارم وڵاتی نۆروێژ هەر وەک لە دابین‌کردنی مافەکانی ژنان‌دا پێشەنگ بووە، لە بواری پشتیوانی لە خەباتی ژنان لە وڵاتانی دیکەش‌دا پێشەنگ‌و بەردەوام بێ.
ئاواتم هاوپێوەندیی زیاتری ژنانی جیهان‌و بەرەوپێشچوونی خەباتی یەکسانی‌خوازانەی ئەوانە.
کوێستان فتووحی لە ڕۆژهەڵاتی کوردستانەوە
http://kurdwomen.org/ku/index.php/2012-09-25-22-52-21/230-2013-09-09-20-39-26
kwestan ftoohi

۱۳۹۲ شهریور ۱۲, سه‌شنبه

ئەی کە بارانم خۆش دەوێ‌!


دوای ئەوەی بۆ هەمیشە رۆیشت، ژیان بە لامەوە وەك كابووسێكی لـێ‌هاتبوو. ناسیاویی ئەو بۆ من پڕ بوو لە دەرس‌و پەیامی جوان. یەكەمجار مانای خەبات‌و راسانم لەو بیست. ئەویش ئەوكاتەبوو دایكم لەدەست ئەجوولییەكانی منی  تازەپێگەیشتوو وەزاڵە هاتبوو. بە دایكمی وت لێی‌گەڕێ‌، ئەمە دەبێ‌ بۆ خەبات‌و راسان پەروەردە بكرێ‌.
***
لەبیرمە پێی وتم .... رووناكی‌و ژیانەوە لە چاوەكانتا دەبینم! بۆیە ناوت دەنێم "هەتاو"! وتم: نا نا، من رەشم هەتاوم لـێ‌نایە! پێكەنیی‌و وتی: كچەكە تۆ بیركردنەوەكانت رووناكن! پاشان ئەمە ناوێكی نهێنی‌یە، هەر من‌و تۆ دەبێ‌ بیزانین كە بۆ چ كاتێك بەكاری بێنین. وتی باشە ناوێكی دیكەت بۆ دادەنێم بەڵام لەمەیانا مەلـێ‌ نابێ‌! ...."باران". وتم: "ئاخ... چ خۆشە باران!
بەڵام بۆ باران؟!" وتی لەبەر ئەوەی هەر لە تنۆكی باران دەچی، بەڵام بارانێكی بەخوڕ‌و تووڕە! ئەو رۆژەش باران دەباری. هەناسەیەكی هەڵ‌كێشا‌و وتی: "ئەی کە  بارانم خۆش دەوێ‌".... !
ئەم دێڕە، خۆشەویستییەكی پاكی تێكەڵاوی كارە نهێنییەكانم كرد. لە دوای بەخشینی ئەو ناوە بە من، تەنیا یەک دوو جارم دیتەوە، ئەو پەیامانەی كە دەبوو بە ناوی "باران"ەوە بۆ من هاتبان، قەتم نەدیتن‌و گوێ‌ لـێ‌نەبوو، چونكە بارانی لەگەڵ خۆی بردە بن گڵەوە.
ماوەیەكی دوور‌و درێژ باران لە ژیانی من‌دا بە پێچەوانەی ئێستام خەمەكانمی دەگەیاندە لووتكە. تا لە ماڵەوە بووم هەركات باران دەباری، دەچوومە ژوورێكەوە‌و چاوم لە شووشەی پەنجەرەی ژوورەكە دەبڕی‌و لەگەڵ نمە نمەی بارانەكە كە بە پەنجەرەكەدا دەهاتەخوار‌و، لەگەڵ هەڵدانەوەی لاپەڕەی بیرەوەرییەكانم تنۆك تنۆك فرمێسكم دەباراند. باران‌و شووشەی پەنجەرەكە نەبێ‌ كەس فرمێسكەكانمی نەدەدیت، بەڵام دایكم هەستی بە دڵتەنگی من دەكرد. دەیزانی خەمێكی قووڵ لە ناخمایە، بەڵام قەت فرمێسكەكانمی نەدیت.
خۆ ئەگەر پەیامە بەجێماوەكانی ئەو نەبووایە، خەمی ئەو كۆچەی زوو لە ریشەوە هەڵی دەكێشام.
ئێستاكەش بارانێكی بەخوڕ‌و موچوركەی ژانێك هەر لە ناخمایە‌و تا ئێستاش ئارامم نەگرتوە! كە باران دەبارێ‌ حەز دەكەم لەناویا بتوێمەوە‌و ئارام بگرم‌و تێر بۆنی خۆڵی تەڕ بكەم، ئاخر هەست دەكەم بۆنی رۆحی ئەوی لـێ‌ دێ‌. " ئەی خوا چەندم باران خۆشدەوێ‌" ئێستاش خۆشەویستیی ئەو لە تنۆكی باران‌دا بەدی دەكەم. ئاخر باران پەیامەكانی ئەوم بیر دێنێتەوە، كە دەیوت لە كاتی هەرە ناخۆشییا خۆت ون مەكە‌و بیر لە مردن مەكەرەوە، ژیانت خۆش بوێ‌, قانع مەبە، بۆ ئەوەی هەمیشە هەوڵ بۆ ژیانێكی باشتر بدەی. دەیوت یاخی بە لەو داب‌ونەریتەی بەبێ‌ بایەخی چاو تۆ دەكا. مەترسە ملكەچی یاساكانی باوك‌و براكانت مەبە، ژیانت لە پێناوی ئازادی دابنێی باشترە، نەك ستەم لە نێوت بەرێ‌.
لەبیرمە شەوێك لەگەڵ شاهینی هاوڕێی هاتن‌و بە پەلەش بوون بۆ رۆیشتن، بارانیش دەباری. لە كاتی رۆیشتنا چەترێك‌و چرا قووە (لایت)ێكم بۆ هێنا، وتی چەترەكەت لـێ‌وەرناگرم، حەز ناكەم چەتر هەڵ‌دەم، پێم خۆشە باران تەڕ تەڕم كا.  چراقووەكەش پێویست ناكا، بەڵام ئەمیانت لێ وەردەگرم. بە شۆخی وتی مەترسە چاو‌و دڵی ئێمە تێشكێكی تیایە لە تاریكەشەویشا رێگەی خۆمان ون ناكەین!  زۆر بیرم لە مانای ئەم وشانە نەدەكردەوە. پاش چەند ساڵێك‌و هەڵدانەوەی دەفتەری بیرەوەرییەكانم، بە دەركێكی كراوەتر بیرم لە قسەكانی دەكردەوە‌و، دەموت ئەو راستی دەكرد چونكە لە پەیامەكانیا ئەو تیشكەم بەدی كرد‌ و بوو بە رووناكیدەری رێگای منیش.
تازە ئاشنا ببووم لەگەڵی، جارێكیان لە كاتی ماڵاواییدا، پێی وتم تۆ كچێكی زیرەك‌و ئازای، بۆیە زۆرم شایی پێتە، ئاگات لەخۆت بێ‌! چەند دڵم خۆش بوو بەو قسەیەی. دوای ئەویش زۆر كەسی‌تر وایان پێ‌وتووم، بەڵام بەقسەی كەس ئەوندە دڵخۆش نەبووم هێندەی ئەو! ئاخر یەكەم پەیامی راسان‌و خۆشەویستییم لەو وەرگرت.  ئەو پەیامە‌و ئەو خۆشەویستییە ئێستاش لە دەمارەكانما دێن‌و دەچن، بۆیە هەنگاوەكانم بەردەوامن بۆ بڕینی ئەو رێگەیەی یەكەم جار ئەو نیشانی دام. رێگەیەكی سەخت‌و پڕ لە ژان، ئەو پێی وتم سەختە بەڵام كۆڵ نەدەی هەر دەگەی بە ئامانج.
ئای !....
تۆ وتت پاكیی‌و جوانیی سروشت لە بوونی باران دایە، باران رۆحی سروشت پاك دەكاتەوە‌و دەیژێنێتەوە. " ئێمەش بۆ كۆمەڵگەی خۆمان وەك باران واین ".  بەڵـێ‌ دەبێ ببینە باران ، ئەو بارانەی ئەو دەیوت.
دەی گوت بە هاورەگەزەكانت بڵـێ‌ مەبنە سایەی ئەو پیاوانەی رێزێك بۆ هەستەكانتان دانانێن، بڵـێ‌ بەها جوانەكانی ژیان مەخەنە ژێر پێی عەقڵی پیاوە دڵ رەقەكان، بڵـێ‌ مەیەڵن وشیاریتان سنوورداربكەن، بە رووناكیی ناختان دڕ بە تاریكیی رێگای ژیان بدەن.  لە سواڵ كردن شەرم مەكەن، سواڵی زانین دەڵێم! ئەو سواڵە هەمیشە پێویستە بۆ گەیشتن بە دنیایەكی پڕ لە ئاسوودەیی.  تێگەیشتن‌و زانینە مرۆڤەكان دەگەیەنێتە دنیایەكی جوان‌و ئارام.
ئێستاش یادەكانی ئەو لە خەیاڵ‌و رۆحما دێن‌و دەچن. هەر ئەوەیە وام لـێ‌دەكا تا پەیامەكانی ئەو، كە لە پێناوی‌دا سەری نایەوە، وەدی نەهێنم، واز لەم رێگایە ناهێنم. هەرچەند ئێستاش كەمێ‌ بەترسەوە هەنگاو هەڵ‌دێنمەوە. لەبیرمە دەی وت ئەم ترسەیە بۆتە گرێیەك لە دڵی منا، دە واز لەم ترسە بێنە، تۆ بەتەنیا نیت. ئەم كچانەت دیوە؟ ئەوانە دیوار‌و بەربەستەكانی ژیانیان رووخاندووە‌و دەیانەوێ‌ بناغەیەكی جواتر بۆ ژیان دابنێن. راستی دەكرد، هەر ئەمەش بوو وای كرد منیش چاو لەوان بكەم. بەڵام بە تێپەڕینی ئەم هەموو رۆژگارە ترسێك هەر هەیە لە رۆحی من‌دا، ئێستاش لە دەوروبەرم كەسانێك هەن كە قسەكانیان لە ژەهر تاڵترە.
....
ئاخ منیش چەندەم شایی بەو بوو، ساڵێك نەبوو هاتوچۆی ماڵە ئێمەی دەكرد، زۆر شتی لە ماڵی ئێمەدا گۆڕی. جارێكیان باوكم‌و دایكم دەمەقاڵەیان بوو، گوێم لـێ‌بوو دایكم زۆر ئازایانە بە باوكمی دەوت هیچ فەرقمان نیە، وەك یەكین، هەردووكمان ئینسانین! منیشی فێری یاخی بوون كرد، یاخی لەو دابونەریتەی منیان دەكردە كۆیلە. ئەو فێری كردم قەت گورەوییەكانی كاكم نەشۆم. براكانمیشی فێر كرد كە بە یاخی بوونی من ئەونە هەست بە شەرمەزاری نەكەن. هەرچەند ماوەیەكی دوور‌و درێژ ئەوان لێم دڵگیر بوون. دڵنیام ئەو مابایە نەیدەهێشت ئەو ماوە ئەونە بكێشێ‌.  دەچووە هەر ماڵێك پەیامێكی پێ‌ بوو بۆ هەموو ئەندامانی ئەو بنەماڵە. هیچ پیاوێكم نەدیبوو ئاوا دەرك بە ئازارەكانی ئێمە بكا. خۆزگە هەموو تێكۆشەرانی رێگای ئازادی وەك ئەو لە مانای یەكسانی گەیشتبان....
نەمدەویست ئەم رازە قەت بدركێنم، چونكە "باران" پەیامێك بوو تەنیا بۆ من. بەڵام پاش ساڵانێكی زۆر، شەوێك خەونێكم بینی، ... بێدەنگ چاوی لـێ‌دەكردم، پێم وابوو لێم توورەیە، سەرم داخست، وتی: "سەردامەخە با چاو لە چاوەكانت بكەم، رێی خۆت ون نەكردوە، نەموت زۆرم شایی پێتە!  "خەبات لە رێی ئامانجێكی ئینسانی"! منیش هەر ئەوەم دەویست. دەی ئەم جار ئەو نهێنییە بدركێنە، پاش ئەو هەموو ساڵە ئەو ئازایەتییەت نیە؟ بڵێ‌ كێ‌ ناوی لـێ‌نای باران!"  فریا نەكەوتم وڵامی بدەمەوە بە دەنگی بارانێكی بەخوڕ‌و تووڕە وەخەبەر هاتم.